بررسی آیه مباهله
قال الله تعالی فی کتابه الکریم: فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَهَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ. آل عمران / 61
آیه مباهله در مدینه نازل شد و شأن نزول آن این است که چهارده نفر از علمای نصارای نجران به ریاست عبدالمسیح والایهم که معروف به سید (و صاحب رأی و مشاور بود)و اسقف اعظم (ابوحادثه)برای مباحثه با حضرت رسول مکرم اسلام (ص)از نجران عازم مدینه شدند. ابوحادثه اسقف اعظم آنان نزد سلاطین و ملوک نصارا زیاد احترام داشت و به او مال و منال و پول بسیار می دادند. ابوحادثه برادری داشت به نام کرزین و او هم از علمای دین مسیح بود. در حرکت و عزیمت از نجران به جانب مدینه قاطر ابوحادثه در موازات قاطر برادرش کرزین در حرکت بود و آن دو در جلو آن جماعت بودند. آن دو نفر، ابوحادثه و اسقف اعظم (مانند پاپ امروز)با برادرش مشغول صحبت درباره بعثت رسول مکرم اسلام (ص)بود. ابوحادثه به کرزین گفت: سوگند به خدا که محمدبن عبداللّه همان پیامبری است که منتظرش بودیم و تمام علامات و خصوصیات او با نشانی های مذکور در کتاب انجیل تطبیق می کند و من یقین پیدا کردهام این شخص همان پیامبر موعود است. کرزین به برادر خود ابوحادثه گفت: چه امری مانع شده که تو دین او را قبول نمی نمایی و مسلمان نمی شوی؟ گفت: برای این که پادشاهان به ما علما نصارا بهواسطه من اموال بسیار و وجوه سرشار دادهاند و اگر ما (ابوحادثه و کرزین)ایمان به حضرت محمد (ص)بیاوریم تمام آن اموال را از ما استرداد خواهند کرد و عزت و احترام ما و عظمتی که من نزد سلاطین دارم از بین می رود و این موقعیت مهم خود را از دست می دهیم. کرزین با شنیدن اقرار ابوحادثه تصمیم گرفت مسلمان شود و مسلمان شد و قافله نصارای نجران راه خود را تا مدینه پایان داد.علمای نجران وارد حضرت رسول مکرم اسلام (ص)شدند و سه نفر رؤسای این قافله شروع به مباحثه و محاجه دینی با رسول اکرم (ص)نمودند. نصارا گاه عیسی (ع)را خدا و زمانی پسر خدا و برههای قائل به تثلیت (پدر، پسر، روح القدوس)شدند و رسول اکرم (ص)اقوال آنان را با ادله عقلیه باطل و ثابت فرمود بشر، خدا نمی شود. آنان می گفتند: حضرت مرده را زنده و مبروص را علاج فرموده است، پس خداست. حضرت فرمود: معجزه پیامبر دلیل بر الوهیت او نخواهد بود و چگونه عیسی خداست، در حالی که از مادر متولد شده، غذا می خورد و می خوابد و به قول شما یهودیان او را دار زدند و عبادت خدا را می کرد و اگر خدا بود, چراخدا را عبادت می کرد و تمام آن کارها اعمال بشر است, نه خدا. خدا عالم بما کان و بما یکون است. حضرت رسول خدا (ص)پرسید: آیا عیسی (ع)چنین بود؟ گفتند: نه.بعد راجع به ولادت عیسی (ع)بحث شد. حضرت فرمود: «مثل عیسی عنداللّه مثل آدم خَلَقَه من تراب؛ مثل عیسی مانند آدم (ع)است. همان طور که خدا آدم را از خاک خلق فرمود، عیسی (ع)را نیز از خاک خلق فرمود»، و چون علمای نصارا بویژه اسقف اعظم و امیر و مشاور نامبرده به لجاج و انکار خود اصرار می ورزیدند،پیامبر (ص)آنها را بصراحت آیه مباهله (فخر رازی،1425, ص 400)مذکور فوق دعوت به مباهله فرمودند و فردا پیامبر اسلام (ص)، خود آن وجود مبارک با حسنین که دستان آن ها را گرفته بود و در جانبین پیامبر مکرم اسلام بودند و حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها)و حضرت علی (ع)عازم محل موعود گردیدند و نصارا هم حاضر شدند. ابوحادثه اسقف اعظم، نصارا را از اقدام به مباهله منع کرد و گفت: چون پیامبر اسلام (ص)با فرزندان خود حاضر شده اند، مسلماً دعا و نفرین او مستجاب خواهد شد و اگر با صحابه حاضر شده بود, اولاً تردید در حقانیت او می شد و ثانیاً احتمال داشت نفرین و دعای پیامبر مستجاب نشود؛ ولی در وضعی که با فرزندان و اهل بیت خود حاضر شده است دعای آنها مستجاب خواهد بود و تمام نصارا دچار عذاب الهی خواهند شد. اسقف اعظم ابوحادثه نصارا را از مباهله منع و خودش از شرکت در مباهله خودداری نمود و چون نصارا به مباهله تمکین ننمودند پیامبر (ص)فرمود: حال باید همه مسلمان شوید, یا جهاد کنید؛ چون قبول اسلام را قبول ننمودند و حاضر به جهاد هم نشدند در نتیجه حاضر به جزیه دادن شدند (زمخشری،1977, ص 432).
- لینک منبع
تاریخ: شنبه , 13 اسفند 1401 (01:05)
- گزارش تخلف مطلب